آریوآریو، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

آریو طلایی

دوست دارم

1395/2/27 8:42
نویسنده : مامان
122 بازدید
اشتراک گذاری

گل گلوی عزیزم

کلی چیزهای قشنگ دارم که واست بنویسم از اتفاقات جدید این روزها اینه که پدر مجتبی اینا اینجان و حسابس طبق معمول خونه رو ریختن به من و منو کلافه کردن ، ولی خوش میگذره . خبرای قابل عرض اینه که هفته پیش رفتیم باغ و کلی به هممون خوش گذشت ، تا یادم نرفته کلمات با مزه ای که این روزها میگی رم سریع بگم

شبابک = لواشک

اوسن اه سین = سفره هفت سین

خشار شور=خیار شور

فرنگول= توت فرنگی

هوف کردن = فوت کردن

این ها در غالب کلمن ولی جملاتی که باهاشون عشق میکنم :

ما خانواده باب اسفنجی هستیم من سندی سنجاب ، شما باب اسفنجی و بابا پاتریکه

بابا وقتی ماموریته شما میگی پاتریک دکله  ی روز هم تو حمام از من پرسیدی که اگه تو سندی سنجاب باشی پس سندی مامان باب اسفنجیه و خود کلی به حرفت خندیدی

از جملات بد ولی دوست داشتنیت دیگه دوست ندارم برو خونتونه که جدیدا پسر بد هم بهش اضافه شده که میگم من که پسر نیستم میگی خانم بد

متاسفانه دنیاتو بن10 گرفته هر چند تمام تلاشمو میکنم که فراموشش کنی ولی شما وقفه میگی بن 10 پسر خوبیه ادم بدها رو میکشه

روی تمام پارک هایی که میری اسم گذاشتی

  • پارک کوچول ( پارک پشت خونمون)
  • پارک ساندویچ ( پیش همبرگری پو)
  • پارک شهر بازی
  • پارک زیتون
  • پارک دزفول
  • پارک آبی ( باغ)

اینها همه مطالبی بود که مدت هاست میخوام واست بنویسم آها یادم اومد جشن پایان دوره مهد کودکه و دارن با بچه ها یار دبستانی تمرین میکنن شما هم تو حمام منو پدر رو سوپرایز کردی یار دبستانیه من عاشقتم عاشقتم ... خوندی

از حوادث مهم این روزها اینه پدرت باز تو کارش مشکل پیدا کرده و من بیچاره اسیرش شدم

عمو امین نامزد کرده و آخر این هفته عقد میکنه

ادراه خودمونم که من الان درگیر پروژه صوفیکم ( گرگان) هستم و روزها رو میشمارم کی این پروزه تموم بشه . چون خیلی اذیتم کرد .

جدیدا خیلی شیطون شدی و بعضی مواقع اصلا حوصلتو ندارم ی جا بند نمیشی و از سرو کولم بالا میری

این روزها دچاردوگانگیه عشق فراوون به شما و احساس نیاز به آرامش شدم

دلم یه سفر تنهایی میخواد .

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آریو طلایی می باشد